احتمالا خیلیاتون این اصطلاح رو شنیدین و باهاش آشنایی هم دارید.اثر هاله ای یا خطای هاله ای یه نوع سوگیری توی تصمیم گیری ها هست. یعنی چی؟ یعنی
احتمالا خیلیاتون این اصطلاح رو شنیدین و باهاش آشنایی هم دارید.اثر هاله ای یا خطای هاله ای یه نوع سوگیری توی تصمیم گیری ها هست. یعنی چی؟ یعنی
این روزا صبح هایی که میرم سر کار وقتی بچه مدرسه ای ها رو تو خیابان و کوچه پس کوچه ها میبینم ناخوداگاه لبخند به لبم میشینه، اونا راه میرن و شاید تو دلشون بگن کی این روزا
تو یه قسمتی از نیمه تاریک وجود میگه که جهان در درون ماست، و این یعنی اینکه ما کامل هستیم و تمام جنبه های جهان در درون ما وجود داره و ما باید همه این جنبه ها رو بپذیریم. کامل بودن به معنای تماما خوب بودن نیست!
یک متن پراکنده نوشت طوری....
اولش خواستم با آه و ناله و غم و کابوس هایی که این روز ها و شب ها بر من گذشته است شروع کنم و کلی هم نوشتم و نوشتم اما وسط نوشته ها پشیمان شدم و صفحه جدیدی را باز کردم و از نو شروع به نوشتن کردم و ناله ها را سپردم به آخر.
چند وقت پیش یه کلیپی از مجتبی شکوری نگاه میکردم، داشت یه کتابی رو معرفی میکرد( الان دقیقا اسمشو یادم نیست ولی یه گوشه ای نوشتم)، میگفت تو این کتاب در مورد تاثیر بافت و زمینه ای که آدم ها توش رشد میکنن در موفقیت ها و کلا سرنوشت آدم ها نوشته. میگفت تو قسمتی
قبل از شروع پست باید بگم که تمام تلاشم اینه که طوری بنویسم که سوء برداشت نشه و اینم بگم خدا نکرده قصد بی احترامی و یا زیر سوال بردن هیچ چیز یا هیچ کسی رو ندارم و صرفا چیزهایی که بر من و افکارم گذشته و در نهایت عقیده شخصیم رو نوشتم.
همین الان وسط یک روز کاری وقتی از کنار واحد آزمایشگاه گذر کردم همینطور یهویی ذهنم پرید وسط سال ۹۶ آن موقع که ترم ۶ بودم.
کی میگه تا همیشه میشه نسبت به حرف ها بیخیال بود؟
کی میگه راحت میشه یه گوش ت در باشه و یکیش دروازه؟
کی میگه میشه بشنوی و کار خودتو بکنی؟
نه واقعا کی اینارو میگه؟
کی این حرفا رو به جز این مثبت گرا های افراطی و پیج های زرد و مزخرف انگیزشی میتونه بکنه تو گوش آدم؟!