عنوان با شما:)

دیروز حوالی ظهر که بیکار شده و دستم را زیر چانه ام زده بودم تا به این فکر کنم که چه کار کنم و به هر کاری که به ذهنم میرسید برچسب حوصله ات را ندارم میخورد ناگهان نرگس به ذهنم آمد و یادم آمد که بعد از چهلم پدرش میخواستم بهش زنگ بزنم و اما حالا بیش از دو هفته از چهلم گذشته و من هنوز با نرگس تماس نگرفته ام

  • ** گُلشید **

و دعا اثر دارد....

۱_در راستای پست قبل باید بگم که گاهی وقتا درسته آدم نظرات یه پست رو میبنده اما دریافت تعداد اندکی از پیام ها اونقدری به آدم دلگرمی و حس خوب میده که ناخوداگاه لبخند رو لب آدم میشینه، حس اینکه کسانی هستند که کیلومتر ها دور از تو حرفاتو شنیدن

  • ** گُلشید **

چه ویرانگر ولی شیرینی ای عشق...

با خود می‌گفتم چطور می‌شود که ویرانگری شیرین باشد؟ چطور می‌شود که ویران شوی و دوباره از نو ساخته شوی؟!

 

گاهی خاکستری هستی که سیمرغی با ندایی از درون خاکسترت

  • ** گُلشید **

یک جرعه لبخند

دارد همه چیز آنکه تو را داشته باشد

دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی

مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی

به غم زان شاد می‌گردم که تو غم‌خوار من گردی

از آن با درد می‌سازم که تو درمان من باشی

"عراقی"

Designed By Erfan Powered by Bayan