با خودم گفتم یکبار هم که شده قلم به دست شو و ادای این آدم های باکلاس جدی را دربیاور و هر چه میبینی و فکر میکنی و میشنوی و حدس میزنی و مطمئن هستی را روی کاغذ پیاده کن که نوشتن نتیجه خواهد داد و حتی اگر نتیجه هم ندهد حداقل کمی تو را آرام خواهد کرد.
پشت میزم نشستم و سررسید یادداشت های روزانه ام را باز کردم و از چند روز گذشته ای که سعی کرده بودم بهتر ببینم، بهتر بخوانم، رسانه های موافق( منظور موافق حکومت) و مخالف (مخالف حکومت) را بررسی کنم، منبع خبر هایشان را دنبال کنم، نوشتم و نوشتم.
از همان اول میدانستم نتیجه گیری بین خوب و بد نیست، خیلی امیدوارانه باشد نتیجه گیری بین بد و بدتر است، نتیجه گیری بین کمتر و بیشتر است. من باید میفهمیدم که باید سمت معترضان بایستم یا نه.
و حالا در اینجا تنها بخشی از آنها را مینویسم.
یک چیز جالب برایم این بود که در رسانه های موافق تمامی اتفاقات نشر داده میشد، تمامی شان، حتی اگر هدف ماست مالی و ماله کشی و یا اصلا مسخره کردن بود.( منظورم فقط صدا و سیما نیست)
اما در رسانه های مخالف بعضی اتفاقات حتی کوچکترین اشاره ای هم نداشتند ( مثل آرمان علی وردی) یا اگر به اتفاقی هم اشاره شده بود، فجیع بودن آن عمل به طرزی غیر منطقی توجیح شده بود.
مثلا کتک زدن و فحاشی به آخوندی که در حال رد شدن بود و کار به کسی نداشت و این عمل توجیح شده بود چون که به قول خودشان در ۴۰ سال گذشته آخوند ها مایه ی بدبختی مردم بودند، یا رفتار و اعمال وحشیانه نسبت به هر کسی که مخالفشان بود !
فیلم هایی از ضرب و شتم مردم توسط پلیس را دیدم و از ان طرف فیلم های ضرب و شتم و کشتن بسیجی ها و مامورین توسط معترضان را هم دیدم، به راستی کدامشان وحشیانه تر بود؟!
من در اینجا فقط در مورد فیلم ها و مستندهایی که هست صحبت میکنم نه گفته ها و شنیده هایی که فلان شد و فلان کردند.
کامنت های زیر پستها را خواندم، به راستی کامنت های کدام دسته بی ادبانه تر، پر از توهین تر و حتی وحشیانه تر بود؟!
برایم جالب بود که مخالفان، اینکه نظام هر چیزی را به دشمن نسبت میداد نهی میکردند اما هر عمل منفی که معلوم نبود از جانب خودشان است یا نه به نظام نسبت میدادند!
شعار هایشان این بود که ما برای همه چیز میخواهیم انقلاب کنیم اما در عمل هایشان من چیزی جز حرکاتی برای برداشتن حجاب ندیدم،( گرچه من مخالف حجاب اجباری و موافق ازادی های شخصی هستم اما مسائل خیلی مهمتری هم هست، نیست؟)، یک حرکت که نشان دهد اینها خواهان عدالت هستند، که خواهان بهتر شدن اقتصاد هستند، که خواهان نابودی فقر هستند، خب حرکت هایی مثل دراوردن روسری، مختلتط کردن سلف نشانی از خواستن آزادی بود اما حرکتی که نشان از خواسته های دیگر باشد چه؟
چرا همش گفتند بسیجی ها و سپاهی ها را بگیرید و بکشید اما یکبار نگفتند بروید و فلان مسئول و فلان آقازاده ی اختلاسگر را بگیرید و بزنید( البته منظورم این نیست که چنین حرکتی درست است منظورم این است اگر معترض به دزدی هستند چرا چنین حرکاتی نمیزنند؟)
جدیدا هم که برای خودشان آمدند و لیستی از برند ها را تهیه و آن ها را به جرم تبلیغ دادن به صدا و سیما تحریم کرده اند که از آنها چیزی نخرید!
اینکه هر بسیجی و نیروی امنیتی را که دیدند و بزنند و بکشند کجایش معنای عدالت است؟ اینکه زیر پست های رسانه های مخالف کامنت های زیادی از ابراز رضایت از این
حرکات وحشیانه نوشته شده باشد معنایش چیست؟
اینکه هر کس که در اینستاگرام فعالیت کاری کند او را به فحش ببندند کجایش مصداق آزادی است؟
تعدادی از ویدئو های کوتاهی از سخنرانی های افراد مختلف در رسانه های مخالف دیدم و بعد از پیدا کردن ویدئو های کامل، در کمال تعجب دیدم که بعضی از آنها تقطیع شده هستند و ویدئوی اصلی دقیقا چیزی مخالف آن قسمت تقطیع شده است. و طوری است که خون هر کسی را به جوش میآورد. اگر اینها اسمشان دروغ نیست پس چیست؟
برادرم طرفدار معترضان بود و اخیرا هم دو روزی را در خیابان ها همراهشان شد، وقتی برگشت دو سه روزی در سکوت بود و بعد از ان گفت خدا به داد مردم برسد بعد از انقلابی که اینها میخواهند بکنند! و ابراز پشیمانی از اینکه چرا طرفدارشان بودم!؟
و در آخر به این فکر کردم که چه کسانی از این جنگ و درگیری های داخلی سود میبرند؟!
متعصبانه نخوانید و اگر متعصب نسبت به هر طرفی نیستید منصفانه ببینید، هم مخالف ها را ببینید و بشنوید هم موافق ها را، سوگیری های تاییدی و هاله ای را کنار بگذارید که در فهم حقیقت کار را مشکل میکند، گرچه از نظرم گاهی برخی حقایق تا مدت های طولانی مشخص نخواهند شد.
هنوزم پای حرف هایم در این پست هستم اما چیزهایی که دیدم و نتیجه گرفتم مرا متقاعد نکرد طرف گروهی که اسمشان معترض است بایستم. با این حال من آدمی متعصب نیستم و اگر همین لحظه بفهمم حقیقت خلاف آن چیزی است که فهمیده ام همین حالا برای پذیرش ان آماده ام. به هر حال باید حواسمان باشد برای درآمدن از چاله یا حتی چاه، خودمان را در چاهی عمیق تر نیندازیم!