هر که گردد خاک راهت میکند پیدا نمک

+این خورشیدو میبینی؟

_اوهوم مگه میشه نبینمش!

+میبینی خورشید سرجاشه، اون هیچ وقت از تابیدن دست برنمیداره، هیچ وقت نورش کم نمیشه، اما زمین هر از گاهی پشتشو میکنه به خورشید و پیش خودش فکر میکنه که خورشیده که از پیش زمین رفته.

  • ** گُلشید **

تو خود همه چیزی!

گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم
مولانا

  • ** گُلشید **

عاشقانه های شهدا

هو العشق

مهدی کلاً آدم شوخی بود، اما در بیرون از خانه آنقدر آدم متین و موقری بود که بعضی از اقوام از من می‌پرسیدند در خانه اصلاً حرف می‌زند؟ تو صدایش را شنیده‌ای؟ با بچه‌ها هم خیلی شوخی می‌کرد به خصوص با احسان و آسیه.

مهدی بعد از اینکه برای نماز صبح از خواب بیدار می‌شد دیگر نمی‌خوابید. یک روز صبح سعی کردم دیرتر از خواب بیدار شوم که او هم دیرتر از خانه بیرون برود،

  • ** گُلشید **

در کوچه پس کوچه های عشق

به نام خالق عشق

میخواهم شروع کنم به نواختن نُت های عاشقانه و تنهایی ها و نمیدانم و چقدر سخت است این نداستنِ شروع کردن با کدامین نُت ها.

  • ** گُلشید **

عاشقانه با خدا...

 

پروردگارم ...

این منم،همون بنده ی مفلوک و بی سرپناهت،همون تنهای بازمانده در بیابان خشک و بی آب و علف...

همون که بعد از مدت ها دوری از تو دوباره به آغوشت پناه آورده،همون که هر وقت

  • ** گُلشید **

یک جرعه لبخند

دارد همه چیز آنکه تو را داشته باشد

دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی

مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی

به غم زان شاد می‌گردم که تو غم‌خوار من گردی

از آن با درد می‌سازم که تو درمان من باشی

"عراقی"

Designed By Erfan Powered by Bayan