به نام خالق عشق
میخواهم شروع کنم به نواختن نُت های عاشقانه و تنهایی ها و نمیدانم و چقدر سخت است این نداستنِ شروع کردن با کدامین نُت ها.
گاه در میان گذر تند زمان، در میان هیاهوی جمعیت خروشان، گاه در خلوتگاه خودم و هزاران گاه و زمان های دیگر خیالاتم در پی تو میدود و تپش قلبم در دنیای خیالی عاشقانه ام امواج مغناطیسی قلبت را می رباید و ربایش قلبت مرا میفهماند که تو نیز در این دنیای خیالی در پی مغناطیس قلب من بوده ای...!
هراسان و هیجان زده در کوچه های باران زده ی شهرِ خیال در پی تو میدوم، صدای قدم های تو را که در پی ام میدوی میشنوم اما صدای شرشر باران مرا از یافتنت باز میدارد.
برایت آواز عشق سر میدهم و میدانم که عشق زیباترین روحی است که خدا در درونمان دمیده است و یقین دارم که عشق بزرگترین موهبتی است که الهه ی عشق بر بندگانش ارزانی داشته است.
صدای آواز تو را میشنوم، از کوچه پس کوچه های خیال...
صدای تو آشنا ترین صدای ناآشنایی است که شنیده ام، صدایی که تنها، روح صدایی در خیالاتم است، صدایی که نشنیده ام اما آشناترین صدا برای من است.
در پی تو زیر درختان باران زده ی کوچه پس کوچه های عشق میدوم و نمیدانم کی این دویدن به پایان می رسد.
آنجا که قلب دیوانه وار میکوبد، آنجا که باران زیبا تر از هر جایی میبارد، آنجا که درختان سرسبز تر از هرجایی است،آنجا که خدا بیشتر از هر جایی حس میشود می ایستم و نظاره میکنم خانه ای را که در چوبی اش نیمه باز است و حیاطی که بوی زندگی میدهد...
و به انتظار مینشینم تا تو نیز از این کوچه ی بن بست گذری کنی و اینجا را بیابی، به انتظار مینشینم تا خدا نیز آن بزرگترین موهبتش را بر من ارزانی بدارد، به انتظار مینشینم تا روزی که یک جفت چشمی در برم باشد و غرق شوم در آرامش دوست داشتنی اش و به انتظار مینشینم برای تو که آشناترین غریبه ی زندگی منی...
....................
پ ن۱: سلام دوستان ، امیدوارم که حال همتون خوب باشه، متن بالا صرفا یه متنه همین:)
پ ن۲: اعیاد شعبانیه خیلی مبارک باشه بر همگی، امیدوارم که هممون بهترین عیدیارو از صاحب این اعیاد بگیریم.
پ ن۳: شاعر میگه که:
تعریف من از عشق همان بود که گفتم
در بند کسی باش که در بند حسین است
"محسن کاویانی"