هر که گردد خاک راهت میکند پیدا نمک

+این خورشیدو میبینی؟

_اوهوم مگه میشه نبینمش!

+میبینی خورشید سرجاشه، اون هیچ وقت از تابیدن دست برنمیداره، هیچ وقت نورش کم نمیشه، اما زمین هر از گاهی پشتشو میکنه به خورشید و پیش خودش فکر میکنه که خورشیده که از پیش زمین رفته.

  • ** گُلشید **

تو خود همه چیزی!

گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم
مولانا

  • ** گُلشید **

منو با خودت ببر هرجا دلت خواست...

 

آینه ی کوچیکمو دستم میگیرم و به تصویری که تو آینه نقش میبنده نگاه میکنم، چه تصویر آشنایی، به محض دیدن تصویر یاد ۵_۴ سال پیش میفتم، همون روزا که آینه عضو جداناشدنی از من شده بود:) نمیدونم چه مرضی بود که همش خودمو تو آینه نگاه میکردم و س وقتی میومد

  • ** گُلشید **

عاشقانه با خدا...

 

پروردگارم ...

این منم،همون بنده ی مفلوک و بی سرپناهت،همون تنهای بازمانده در بیابان خشک و بی آب و علف...

همون که بعد از مدت ها دوری از تو دوباره به آغوشت پناه آورده،همون که هر وقت

  • ** گُلشید **

یک جرعه لبخند

دارد همه چیز آنکه تو را داشته باشد

دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی

مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی

به غم زان شاد می‌گردم که تو غم‌خوار من گردی

از آن با درد می‌سازم که تو درمان من باشی

"عراقی"

Designed By Erfan Powered by Bayan