وظیفه ی ما نیست

شاگرد: خیلی خب، اما وقتی به من گفتی "برو شراب بخر" گمان کردم میخواهی درستی اعتقادم را امتحان کنی. از کجا می دانستم امتحانم همین است؟ فکر کردم ایمانم را امتحان میکنی.

  • ** گُلشید **

کمی حرف...

 
 
قدم زنان در جاده زندگی جلو می روی،جاده ای که که نه انتهایش را می دانی و نه اتفاقات مسیر پر پیچ و خمش را.
گاه نمیدانی و نمیفهمی که چطور شد که مسیر زندگی ات با مسیر زندگی افرادی تلاقی پیدا کرد.
  • ** گُلشید **

یک جرعه لبخند

دارد همه چیز آنکه تو را داشته باشد

دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی

مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی

به غم زان شاد می‌گردم که تو غم‌خوار من گردی

از آن با درد می‌سازم که تو درمان من باشی

"عراقی"

Designed By Erfan Powered by Bayan