پراکنده نوشت۸

۱_نمیدونم چه حکایتیه اسم من انقدر تو لیست اساتید تو چشمه؟! 

چه اون موقع که دانشگاه حضوری بود و لیست نام ها فیزیکی چه الان که لیست نام ها اون گوشه ی صفحه ی سیستمه!

اون موقع ترم دو بودم که زبان داشتیم  هر جلسه استاد اسم منو صدا میزد میگفت بخون( نه اینکه منو بشناسه ها کلا شانسی صدا میزد چون تو کارشناسی کمتر اساتید دانشجوهارو یادشون میمونه)

تو ارشدم که دوتا استاد ترم ۱ و ۲ بودن هر جلسه اسم منو صدا میزدن الانم یه استاد دیگه اضافه شده:|

۲_استاد گفت تعریف من از اینترنت اینه:"اوج سخاوت در بخشیدن اطلاعات"!

به نظرم تعریف قشنگیه!

به قول استاد "انسان از یه جایی به بعد فهمید که با بخشیدن اطلاعات بیشتر رشد میکنه تا نگه داشتن و محصور کردنش."

شاید واسه همینه که برای علم هم زکات تعریف شده.

خلاصه اگه جزوه می‌نویسید اگه کار علمی انجام می‌دید اگه چیزی بلدید در اختیار بقیه بذارید بدون چشم داشت( چیزی که کمتر تو جامعه ی ما هست) همون طور که وقتی استاد ازمون پرسید به نظرتون اگه اینترنت مختص کشور ما بود اینهمه سخاوت داشت و جواب نود درصدمون نه بود!

۳_یه چیزیو درک نمیکنم اونم اینکه بعضیا در قالب توصیه میان و به ترم اولی ها میگن تو ترمای اول عاشق نشید!

اولا مگه عشق دست خود آدمه؟ عشق کار دله و دل هم از کنترل و منطق خارج:)

ولی من میگم اگه عاشق شدید هم شدید چه اشکالی داره؟:)

اما از عشقتون افسانه نسازید.

سریع هم بعد حس اون عشق وارد رابطه با اون شخص نشید!

به این عشق زمان بدید بذارید ماهیت واقعی اون حس و اون شخص براتون مشخص بشه.

عشق دست خودتون نیست اما مدیریتش دست خودتونه!

۴_شاید قبل از اینکه وارد این رشته و این دانشگاه بشم اگه کسی میگفت از همه اساتیدم راضی هستم باورم نمی‌شد. اما حالا می‌گم که واقعا از شاگرد چنین اساتیدی بودن شاکرم و ازشون راضی ام و خدای منم ازشون راضی باشه:)

۵_گاهی وقتا چیزهای یهویی خیلی قشنگن و به دل میچسبن!

مثل قم و جمکرانی که ظهر پنجشنبه یهو به فکرمون افتاد و ساعت ۳ عزم رفتنش رو کردیم و ظهر جمعه هم برگشتیم.

هر چند که همه اش در صحن ها سپری شد اما روح مرا سیراب کرد از آرامش و حس خوبی که مدت ها منتظرش بودم!

حالم کم کم رو به بهتر شدن می‌ره!

نمی‌دونم از اومدن پاییزه  یا شروع دوباره ی درس ها و سرگرم شدنم؟

یا از اثر زیارت عاشورایی که جزئی از کارهای روزانه ام شده؟

یا همین سفر یک روزه؟

یا شاید هم همه شان!

من به امداد های غیبی یقینا یقین دارم!

که این روزها چله ی جدیدی که تا به حال نداشته ام شروع کردم ،یک چله با چهل نفر! که اثرات و انرژی مثبتش رو از همین اول دارم حس می‌کنم!

بی خود نیست که ۴۰ عدد مقدسیه !

۵_معمولا دوتا دیدگاه تو عشق وجود داره.

یکی اونجا که مهدی احمدوند میخونه"میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق اولی نیس."

یکی هم اونجا که شادمهر میخونه"عشقای قبل از تو سوء تفاهم بود."

(لطفا با تحریر بخونید:) ).

ولی به نظرم اون عشقی که بتونه عشق یا عشق های قبلی رو خنثی کنه و حس جدیدی در آدم زنده کنه خیلی قوی تر و ارزشمند تره:)

  • ** گُلشید **

این جمله آخریه خیلی خوب بود. و بنظرم اون عشقی که بتونه عشقی های قبلی رو خنثی کنه  و حس جدیدی در آدم زنده کنه عشق واقعیه :*)

پس تو هم با من هم نظری:)

چه حس خوبی داشت (((:

بعد از مدت ها با خوندن یه پست حس خوب گرفتم.

دلم خاست عاشق بشم یعنی (((((:  یه همچین شوری افتاد تو کرک و پرم

برم کوانتوم رو با قدرت تر بخونم (((((: 

دلم میخواد شبا بیام یواشکی یکم به امدادای غیبی ایمان بیارم.صبا برم تو مود همه چیز احتمالات است (: 

خوشحالم اینطور بوده:))

:))
و به راستی چه چیزی زیباتر از عشق؟:)
منم دلم میخواد اون عشقی که سوتفاهم نیست رو دچارش بشمD:
خوبه، در این حد هم که شبا به امداد غیبی ایمان بیاری خوبه:)

من میدونم چرا اسمو فامیلتو زیاد صدا میکنن چون فامیلت روونه:))

 

البته یکی از علتایی که فامیل منم بیخود بیجهت اززمان مدرسه تا دانشگاه زیاد صدا میکردن عجیب وجالب بودنش بود😕😑😂

 

 

من همیشه زکات علممو میدادم امتحانات همه کپی جزوه من دستشون بود

والبته سرجلسه امتحان برگه های امتحان دوستام دست من براشون حل میکردم😕😆😂

 

من ترمای اول هیچی تو4سالشم عاشق نشدم کلا ادم عجیب غریبیم درمورد مقوله علاقه خودمم نفهمیدم هنوز چگونه مخی دارم

واصولا ذهن وقلب من از هیچ فرمول وحرفی پیروی نمیکنه 😆

 

واسه همین نظری ندارم زود عاشق شدن خوبه یانه 

یه چند لحظه!

نظرمم فلبداهه اومد😂

عشقی که با شناخت وفکر انتخاب بشه هرموقع باشه خوبه 

حالا بقیه که میدونن خودم عاشق کیم مسخرم میکنن بخاطر این حرفم تو ذهنشون نه؟

چون همه منو به بی فکر وصرفا براساس احساسات عاشق شدن و  خنگ واحمق بودن میشناسن:)

واسه همین لازم به ذکره که دیدگاهه آدما فرق داره 

با شناخت وفکر وسلیقه خودتون عاشق بشید بعدا پشیمون نمیشید همونطور که من پشیمون نشدم😕😂😂

 

حتی باهمه درداش دوریش و درنهایت نرسیدن

 

کامنتا رو خوندم داشتم فکر میکردم عشق من سوتفاهمه یعنی؟

من خودم اینجوری فکر نمیکنم

چون هیچکس جز خودم ازقلبم آگاه نیست فکر مبکنم بالای80 درصد علاقه واقعی بود:(:

 

خوشحالم حالت خوبه:) 

حال خوبت ادامه دار:)

منم میخوام خیلی وقته چهله بگیرم ادم اروم میشه ولی انقدر تو خونه نیستم هی پشت گوش میندازم نمیرسم 

 

منم باعشقای قبل از تو سوتفاهم بود موافقترم 

با عشق اول موافق تیستم

عشقی که تو18سالگی فکر میکنیم عشقه یه جیز خنده داره تو بیست واندی سالگی

شاید تو30سالگیم عشقی که تو24سالگی داره ادم خند دار باشه کی میدونه😕

 

چرا24 گفتم؟

چون24 عاشق شدم😂

دیگه رفتم بای:)

 

رمز پست قبلیو واتساپ برام بفرست باتشکرات فراوان😘😍

نمیدونم شاید!

افرین دختر خوب که زکات علمتو دادی:)

دقیقا اون بعضیا به خاطر این میگن اون اوایل عاشق نشید چون همش از رو احساسه و اکثرا هم سو تفاهم ولی خب به نظر من عشق کار مغز نیست که بشه جلوشو گرفت ولی با زمان دادن میشه ماهیت واقعیشو فهمید یا کنترلش کرد.
همین که گفتی ادم بعد چند سال به اون عشق میخنده.

حالا تو هم در صورت عشق بعدی یا گذشت زمان متوجه میشی این سو تفاهم بوده یا نه:)

اوااا رمزو بهت ندادم؟ با عرض شرمندگی بانو❤

واقعا! اون عشقی که فهم متقابل کلام و عمل وجود داشته باشه.امیدوارم نصیبمون بشه.

(((^^)))

مرسی ریحانه منم برای تو آرزومندم چنین عشقی رو:)

باخوندن پستت یه خاطره تلخ از سوم راهنمایی یادم اومد 

 

معلمی که سرلجبازی و نمیدونم عقده همش صدام میکرد

 

شاید نوشتم جریانش چی بود

 

درباره عاشق شدن .....

 

عشق دریک نگاه و یه لحظه رو باور ندارم 

 

چون تب تنده بیشتر زودم از سر میوفته اسمش عشق نیست یه خوش اومدن ساده س

 

عشقی که با مرور زمان آهسته آهسته پیش میره و بیشترمیشه رو قبول دارم

 

یعنی هرچقدر کم کاستی طرفت میبینی و خلق و خوی خوب و بدش متوجه میشی بازم دوستش داری 

 

البته من خودم معیارای دوست داشتنم خیلی چیزن!

 

همین که یه نفر از ته دل به چرت پرتام بخنده عاشقش میشم:)

اره حتما بنویس تا بخونیمش:)

اره به خاطر همین نوشتم به اون حس و اون ادم زمان بدید تا ماهیت واقعیش براتون مشخص بشه، چون به قول تو خیلی وقتا این احساسات عشق نیستن یا انواع عشق هایی که زودگذر و اتشین هستن!

:)))

تو رو خدا ببین..   شونصد بار نوشته عشق!

درس ت رو بخون دختر.

 

اوا آقای احمدی وجدانا دیگه منصفانه هم بخوایم نگاه کنیم وقت درس خوندن ما سپری شد حالا دیگه نوبت عشقه:))
اون موقعی که سرمون باید تو درس و کتاب می بود که بود، دیگه الان تموم شد وقتش:))

چقدر قشنگ نوشتی آخه! 😭❤️

 

قشنگ خوندی عزیزم😍🌹

دیدگاه دوم رو که گفتی ، یاد شاملو افتادم که میگفت : من قبل از آیدا اصلا زنی را نمیشناختم:)❤️

آه از این عاشقانه های شاملو:)

سلام :)

دیدگاه سوم عشق چیه !

پست قبلی دیدگاه ها بسته بود شما هم خانه تکونی شش ماه دوم دارید  این چه سمی هست بین خانواده ها  :). اومدم خونه دیدم وسایلم مرتب شده دیگه پیدا شون نمیکنم !

سلام:)
دیدگاه سوم احتمالا میگه عشق اصلا وجود نداره:)))
نمیدونم راستش، ولی خب به تعداد آدم ها میتونه دیدگاه های مختلف هم وجود داشته باشه!
:) شما هم دارید؟
راستش به نظر منم واقعا سم هستش:))
والا ما که جرات نداریم به کمد و وسایل برادر دست بزنیم میگیم خودت بیا مرتب کن:)

سلام گلشید جان خوبی

قشنگ نوشتی :)

واقعا عشق مفهوم عجیبیه تو هر برهه ای از زندگیم یه دید متفاوت بهش پیدا میکنم

انگار به اندازه آدمای دنیا تعریف متفاوتی از عشق وجود داره

انگار هر کسی از یه دریچه خاص حسش میکنه و این خیلی جذابش میکنه :) 

 

سلام عزیزم:)
قشنگ خوندی❤
دقیقا همینطوره به تعداد آدم های روی زمین میتونه مفاهیم و دیدگاه های مختلفی وجود داشته باشه.

احتمالا اسم تون کمیاب باشه یا فامیل تون یا اینکه جزو شماره های اول باشه منم همینطورم خیلی ها من رو با اسم کوچیک صدا میکنن چون اسم کمیاب هست

کمیابِ کمیاب که نیست ولی پریابم نیست:).
اره خب اسمم اول لیسته ولی تو کارشناسی اول لیست نبود!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

یک جرعه لبخند

دارد همه چیز آنکه تو را داشته باشد

دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی

مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی

به غم زان شاد می‌گردم که تو غم‌خوار من گردی

از آن با درد می‌سازم که تو درمان من باشی

"عراقی"

Designed By Erfan Powered by Bayan