همین روزا تابلوی ۲۴ ام زندگیم رو تحویل دادم و ۲۵ امین تابلو رو تحویل گرفتم!
عملا تا الان ۲۴ تابلوی نقاشی تو گالری زندگیم دارم!
زندگی ای که شبیه نقاشی کشیدنه.
ممکنه یکی ۲۴ تا مداد رنگی بهش داده بشه، یکی ۱۲ تا، یکی ۵ تا، یکی ۳۶ تا و...
درسته که هرچقدر دامنه ی انتخابای ادم بیشتر باشه اثر قشنگ تری میتونه خلق کنه ولی گاهی یکی با تعداد رنگ کمتری نقاشی قشنگ تری خلق میکنه، گاهی هم پیدا میشن کسانی که فقط با یه رنگ، اونم رنگ مشکی قشنگ ترین نقاشیا رو میکشن، بعضیا فقط ممکنه سه تا رنگ اصلی و یا دوتاشونو داشته باشن و با ترکیبشون خیلی از رنگا رو درست کنن، بعضیای دیگه هم هستن که خیلی از رنگا رو دارن اما از بیشترشون نمیدونن و یا نمیتونن که استفاده کنن!
مهم اینه که با همون تعداد رنگی که داریم و در همون حد قشنگ ترین و پر حس ترین اثر ممکن رو بکشیم.
اینکه در حد توانایی خودمون تحسین برانگیزترین اثر رو خلق کنیم.
مثل وقتایی که نقاشی ساده و ابتدایی یه بچه ی ۶_۷ ساله خیلی زیباتر از نقاشی یه ادم ۲۰ ساله هست!
میخوام به تابلوی ۲۴ ام یه نگاهی بندازم! راستش خیلی بیشتر جا داشت تا نقش قشنگ تری دربیارم، خیلی بیشتر جا داشت تا از رنگهایی که دارم بیشتر استفاده کنم ولی این اخرا یکم خراب کردم!
اما خب ادم بعد از هر تابلویی که تحویل میده یه چیز بیشتر یادمیگیره؛ ممکنه تو یه نقاشی برای ساختن رنگ سبز برگ درخت، رنگ زرد رو بیشتر از آبی بریزی و سبزت زیادی روشن بشه، اما واسه تابلوهای بعدی حواستو جمع میکنی که دیگه این اتفاق نیفته.
مثل خیلی از تابلوهای قبلی، برای تابلوی ۲۵ ام هم طرح و نقشه هایی دارم، اینکه چقدر بتونم پیادش کنم نمیدونم. اینکه چقدر رنگ بهم داده بشه، چقدر رنگ ازم گرفته بشه، این وسطا یکی پیدا بشه و کمکم کنه یا کسی پیدا بشه و ازم کمک بخواد و با کمک به اون خودمم چیزی بفهمم، همه اینا نامعلومه!
اما حداقل سعی میکنم که دانسته هام از تابلوهای قبلو به خوبی پیاده کنم و اشتباهاتمو دیگه تکرار نکنم یا حداقل کمتر تکرار کنم.
...........
سلاااام:)
امیدوارم که حالتون خوب باشه.
خب سه روز دیگه تولد وب عزیزم و همدم همیشگیم هم هست:) تولد دوسالگیش.
ولی خب من تولد خودم و وبم رو دوتا یکی کردم:) والا چه معنی ای میده تو این گرونی جدا جدا تولد گرفت؟
تازه زمان ما بچه ها اگه تولدشون به هم نزدیک بود( اگه تولدی در کار بود تازه) با هم میگرفتن:)
شمع جدا هم نداریم ۲ واسه اون و شمع ۴ واسه من:)
ولی باید بگم که این وب با اینکه اولین وبمه، انقدررر دوستش دارم و انقدر باهاش خاطره دارم و به تک تک چیزاش عادت کردم که دلم میخواد تا سالها داشته باشمش و قد کشیدنشو ببینم:)
از همتون ممنونم بابت اینکه این دو سال همراهم بودین و در خوشی ها و غم های من شریک شدین و خلاصه ممنون بابت حضور گرمتون و تمام مهربونیاتون.
و دلم میخواد که تو این پست اگه سوالی ،پیشنهادی،انتقادی، ناسزایی:) و هر آنچه که دل تنگتون میخواد بگید و یا بپرسید.( دیگه نگفتم صندلی داغ ولی اگه سوالی ذهنتون بود بپرسید، شدنی باشه جواب میدم)