نمیدونم چی شد که یهو یادش افتادم و خب از اونجایی که این روزا دنبال بهانه هستم تا بنویسم اومدم که ثبتش کنم.
کلا من از اون اول هیچ وقت تو قرعه کشیا اسمم درنمیومد( نمیگم شانس نداشتم یا بدشانس بودم چون از گفتن این کلمه خوشم نمیاد)
زمان ما( بالاخره دهه هفتادی هستیم و کم کم به خاطره ها تبدیل میشیم:) ) اینطور بود که مدرسه از طرف خودش به شاگردای اول دوم سوم جایزه میداد و خوشبختانه چون همیشه این جایزه رو دریافت میکردم( قشنگ فهموندم منظورمو یا نه؟D: ) کمی اون عقده ی برنده نشدن تو قرعه کشیا رو کم میکرد:)
یادمه تنها باری که اسمم تو قرعه کشی دراومد اول دبیرستان بودم و اون موقع هفته ای یک یا دوبار سر نماز جماعت از بین شرکت کننده ها قرعه کشی میشد و یه جایزه ی فوق العاده نفیس مثل یه مداد نوکی یا کش مو یا جوراب میدادن:)
حالا شما فرض کنید ما در هفته سه روز شیفت بعد از ظهر بودیم و کلا هم در خوشبینانه ترین حالت۵۰ نفر شرکت کننده ی جماعت داشتیم و تو این سه سال( پیش دانشگاهی جایزه دادن تموم شد:) ) یبار اسم من تو قرعه کشی دراومد:)
اونم جریان داشت، اون روز نمیدونم چه درسی امتحان داشتیم و من خوب نخونده بودم و بین نماز خوندن تو زنگ تفریح و نخوندن و به جاش درس خوندن در آخر نماز رو انتخاب کردم و با توکل به خداوند منان رفتم به سوی ملکوت الهی:)
وقتی اسمم تو قرعه کشی دراومد اشک از چشمانم جاری گشت و گفتم دیدی؟ دیدی خدا چطور پاداشت رو داد؟
اما بلافاصله با گفتن جمله ی" امروز فراموش کردم که جایزه هارو بیارم" از زبان حاج آقا، این شکلی شدم:|
خب حاج آقا وجدانا چرا قرعه کشی کردی؟ چرا با من اینکارو کردی؟
البته حاج آقا گفت که دفعه ی بعد میارم، اما من دیگه هیچ وقت جایزه ای دریافت نکردم. خلاصه اینکه خدا پاداش بزرگتری واسه من کنار گذاشتهD:
تو قرعه کشیای نفیس دانشگاه هم به همون منوال گذشت و چیزی نصیب ما نگشت.
حالا یه نسترنی داشتیم که اسمش تو قرعه کشیا از جمله کمک هزینه ی کربلا تا دوبار قرعه کشی به ارزش ۵۰۰ تومان و فلش و هزاران جایزه ی نفیس دیگر دراومد و تا جایی که ما اسمشو گذاشته بودیم لوک خوش شانس:) واقعا دراومدن اسمش ردخور نداشت:)
تا رسیدیم به وبلاگ و همین چند وقت پیش تو مسابقه ی بلاگردون اسمم دراومد، در توصیف حالم در اون لحظه واقعا عاجزم، همچون فردی که معجزه ای در زندگی اش رخ داده باشد در حال پرواز کردن بودم.
البته بگم که تا همون لحظه ای که خود جایزه رو دریافت کنم باورش برام غیرممکن بود و هربار میگفتم نه گلشید نه، این امکان نداره اینا همش بازیه، اون تو رو دوست نداره، اخلاقش اینطوریه....اهم ببخشید اشتباه شد منظورم اینه که امکان نداره اسمت دراومده باشه ولی واقعا دراومده بود و جایزه هم بهم تحویل داده شد:)
شما تا حالا اسمتون تو قرعه کشی دراومده؟:) جزء نسترن ها هستید یا گلشیدها؟
پ ن: رمز مطلب قبلی هم برداشته شد.