لمس نشانه های تو

سنگینی خواب از پس پلکاهایم کنار می رود و حجم انبوه هوایی که در ریه هایم جا خوش کرده بودند برای فرار از آن فضای کوچک و تنگ از هم پیشی می گیرند و قلبی که بی تابانه و دیوانه وار خود را به دیواره های قفسش می کوباند.

حجم غلیظ تاریکی، صفحه ای پر از سیاهی را در برابر سفیدی چشمانم پدیدار می کند.

موجی از افکار متلاطم، دسته ای از انوار و رنگ ها را بر این صفحه ی تاریک می پراکند و سعی در بازسازی تصاویری را دارد.

قلب هنوز دیوانه وار می کوبد.

تپشی که نه از ترس است و نه از اضطراب...

تنها هیجان و تصاویری که به دنبال نشانه ای از آنهاست.

به آرامی بلند میشوم و کورمال کورمال خودم را به پنجره ی اتاق می رسانم.

دست هایم برای کنار زدن پرده از هم سبقت می گیرند.

دسته کوچکی از انوار مهتابی به فضای اتاق هجوم می آورند.

هرم نفس هایم شیشه را محو می کند.

اجازه می دهم تا انگشت سبابه ام به آرامی روی دل صاف و بی آلایش شیشه به رقص درآید و نقش های مبهمی که نشان از افکار مشوش می دهد را به نمایش بگذارد.

پنجره را می گشایم.

حجم عظیمی از مولکول های هوای تازه صورتم را نوازش می کند.

نگاهم به قرص درخشان ماه که ملوکانه بر محمل سیاه شب نشسته خیره می ماند.

قلب کمی آرام گرفته است.

و ذهن هنوز در پی نشانه ای از آن تصاویر و سردرگمی در پذیرش آنها یا دست رد زدن به آنها دست و پا می زند.

نسیم سحرگاهی لرزی بر بدنم می اندازد.

فریاد بلند نفسم که آوایی شبیه به آه دارد سکوت و تنهایی سحرگاه را در هم می شکند.

توده ی متراکمی از ابر های پنبه ای مغرورانه قرص درخشان را می پوشانند.

از حسود بودنشان لبخند محوی بر صورتم میهمان می شود.

صوت نوازشگر اذان در همه جا طنین انداز می شود و خبر از پایان شب سیه را می دهد.

نشانه های الهام بخش بر قلبم نفوذ می کنند و دوباره آن را به تپش می اندازند.

و این بار میفهمم نشانه های تو را...

تویی که نمیدانم کیستی و کجای دنیای منی...

 

دوباره سکوت و تسبیحی که در دستانم تاب میخورد....

 

  • ** گُلشید **

گلشید راگفتند عارفی؟؟

 

گفتا خیر عاشقم!

 

عاشقم من ،عاشقی بی قرارم.....

 

😉

:)

باز شد قضیه ی پست قبلی:)
اگه عاشق بودم یجا مینوشتم که طرف بتونه بخونه:)

باید اخر پست میگفتم که این تنها یک متن است بی برداشت بخونید:)

بسم الله

سلام 

این بازیگوشی های مهتاب و ابرها تو شهربازی آسمون یه حال پر نشاطی بهم میده . همیشه تو جاده تبدیل میشم به ادم سربه هواتر از همیشه و کلا میرم تو بازی قایم باشک و مدام تو گشتن و هیجان جیغ های خفته بعد از سوک سوک غرق میشم . حتی تسبیح هم رها میشه و میره تا یه مسافر دیگه پیدا بشه و شروع کنه به چرخ خوردن بین ذکرا ..

سلام
آسمون یه عالمی داره واسه خودش

چقدر قشنگ نوشتید:)

 

:)

قشنگ نوشتی عزیزم❤

یکم دلم گرفت:((

 

وی سعی میکند بی برداشت بخواند:/

فضولی نکند!

رُک نباشد😐

:))

 

قشنگ خوندی😚😚
:// ببخشید

😂😂😂از دست تو

خواهش میکنم😘

نظرت چیه برااینکه غمم برطرف بشه اصل موضوعو بگی؟😂😂😂

شوخی کردم😅

 

 

😂😂😂

واسه اینکه غمت برطرف شه حاضرم به داستان عشقی سر هم کنم برات که تو خیالت راحت بشه من عاشق شدم😂😂

آقربونت تو بگو الکی سرهم کردی منم میگم سرهم کردی😝😂😅

حالا بگوببینم اقای خوشبخت چه ویژگیای داره دلِ خوشگل دلبر مارو برده؟😉😂

 

خودم حدس میزنم ازاین بچه مثبت بسیجیاست😅😂😳

شلوار جین میپوشه یا فقط شلوار پارچه ای پیرهن سفید؟😅

 

وای اینوگفتم یادخانواده برتر افتادم😅

گفتم من ازاین تیپا وبچه مثبتا خوشم میادولی خب با شیطنتا همیشگیم😅

یه پسره فک کنم ازهمین تیپا بود فک کرد دارم مسخره میکنم ناراحت شد😅

حالا بیا دوساعت توضیح بده بابا مسخره نکردم جدی گفتم 😅

 

وااای خدا بگم چیکارت نکنه محیا😂😂😂😂😂دارم میمیرم از خنده😂😂تا کجا رفتی تو دختر

والا من خودم هنوز ندیدمش تا بدونم چه شکلیه

آخه میدونی هنوز مفقود الاثره پیداش نشده😅😂

مطمئن باش اثری ازش پیدا کردم اول از همه تو رو در جریان میذارم:)


قربان حکمت خدا... شاید خودتون ندونید پستتون چقدر حرف دل بود... 

خیلی زیبا و هنرمندانه نوشتید... 

بله هیچ کار خدا بی حکمت نیست، حتی همین نوشتن کلمات توسط من و خوندنش توسط شما:)
لطف دارید
ممنون که میخونید

قشنگ نوشتی گلی جانم 😍😍

مرسی بهار عزیزم🌹

سلام

بسی زیبا و دل‌انگیز

همنوایی شاعرانه‌ای کلمات به کار برده شده روح رو جلا می‌دن؛ عشق خوابیده پشت تک تک کلمات، تصویر قشنگی رو به نمایش گذاشته

سلام
ممنونم عزیزم نظر لطفته:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

یک جرعه لبخند

دارد همه چیز آنکه تو را داشته باشد

دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی

مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی

به غم زان شاد می‌گردم که تو غم‌خوار من گردی

از آن با درد می‌سازم که تو درمان من باشی

"عراقی"

Designed By Erfan Powered by Bayan