یا خیرَ النّاصرین
سال پیش دانشگاهی که بودم، روزای اول مدرسه، مدرسمون چند نفر از دانش آموزانی که تو کنکور همون سال رتبه ی خوبی کسب کرده بودن رو آورده بود تا برامون صحبت کنن.
یکی از بچه ها کنکور هنر شرکت کرده بود و رتبش دو رقمی زیر ۵۰ شده بود و خیلی عجیب رشته ای که انتخاب کرده بود رو قبول نشده بود و عملا رتبش پوچ شد.
وقتی که صحبت میکرد تو عوامل موفقیتش خیلی صریح و جدی گفت: پدر و مادرم هیچ نقشی نداشتن!
شاید اکثر بچه ها خندیدن، ولی بعضیا هم از جمله خودم خیلی شوکه شدیم طوری که هنوز هم اون صحنه رو کاملا به یاد دارم.
واقعا برام عجیب بود که چطور یه آدم انقدر صریح میتونه زحمات پدر و مادرش رو نادیده بگیره و اینطور تو یه جمعی پدر و مادرشو خرد کنه.
بعد ها شنیدم که مثل اینکه رتبه ی بهتری هم تو کنکور بعدی نیاورد.
گذشت و وارد دانشگاه شدم، اوایل کارشناسی یه آقایی تو دانشکده بودن که ارشد میخوندن و اواخر کارشناسی ما وارد مقطع دکتری شده بودن.
این آقا به دلیل فعالیت های علمی، فرهنگی، پژوهشی و...خیلی شناس بودن و علاوه بر اساتید دانشکده ی خودمون با رئیس کل دانشگاه و معاوناشون هم روابط خیلی نزدیکی داشتن، امکان نداشت جشن یا مراسمی تو دانشگاه برگزار بشه و رئیس داشنگاه تو صحبتاشون از ایشون تعریف نکنه و به عنوان الگو ایشون رو معرفی نکنن.
ایشون دو سال دانشجوی نمونه شده بودن و توی جشن روز دانشجو رو سن رفتن تا صحبت کنن و در بین صحبتاشون فهمیدم که سال کنکور رتبشون سه رقمی شده بوده و به خاطر اشتباهی که تو انتخاب رشتشون رخ داده بوده رشته ی فعلی رو قبول شده بودن و از پزشکی دور افتاده بودن.
و اینکه متولد و بزرگ شده یروستا تو کردستان بودن و تو صحبتاشون چقدر از لطف پدر و مادرشون گفتن، چقدر خودشون رو مدیون پدر و مادرشون میدونستن و حتی به بی سوادی و تا به حال خودکار به دست نگرفتن پدر و مادرشون هم افتخار میکردن و به پشنهاد رئیس دانشگاه به مادرشون زنگ زدن و اونقدر با مادرشون قشنگ صحبت میکردن که لبخند رو لبای همه نشست.
و حالا از هزاران دانشحوی دیگه، برتر و موفق تر بودن.
بعد ها خیلی از افراد موفق رو صحبتاشون رو شنیدم و چیزی که وجه مشترک صحبتای همه ی این افراد بود حس قدردانی و تشکر از پدر و مادر بود.
کاری به دعای خیر پدر و مادر ندارم، اونا حتی اگه ما بد هم باشیم برامون دعا میکنن.
دارم راجع به این قدردانیه صحبت میکنم که چقدر ممکنه تو موفقیت و خوشبختیمون تاثیر داشته باشه، چقدر میتونه لبخند خدا رو بیشتر متوجهمون کنه و چقدر تو دریافت و انتقال حسای خوب میتونه کمکمون کنه.
خوش به حال اونایی که تا این حد قدردان پدر و مادراشونن و کاش بتونیم این ویژگی رو تو خودمون تقویت کنیم.